روزاى تقویمو حواسم هست
اون جایى که اسم تو خط خورده
خط خوردو فهمیدم که این غصه
اینده رو هم با خودش برده.
دنیاى شطرنجى ما کم بود
له مى شدم با هر ملاقاتت
من شاه تنهاى تو بودم که
با هر تی میشدم ماتت
تو جنس رویامو بلد بودى
من با خیالت سخت درگیرم
جز من کى روى اسمت حساسه
جز من که با "آه" تو مى میرم
پاییز و با شالت عوض کردم
عطرت هواى برگ_ریزونه
هر چى که بغضه توى این عالم
با هر قدم توى خیابونه
پاییزه و , تنهایی گنجشک .
باید که با تیر خیابون ساخت
حرفاى من یک مشت هذیونه
حرفای مردی که قمار و باخت
پشت نقاب این همه غصه
مغروره تنهای ه تو خوابیده
با قصه هایی که براش گفتی
توو خواب هم یک عمررر باریده.
ترانه ى قدیمىگذاشتم خاک نخوره
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
تو ,یک ,هم ,توى ,پاییز ,عوض ,با هر ,که با ,پاییز و ,جز من ,عوض کردم
درباره این سایت